English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7734 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
report program generator U زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
report generator U گزارش زایی گزارش گیری
report generator U گزارش زا
report generator U مولد گزارش
report generator U نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
report generator U گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator U تولیدگزارش
report generator U برای تامین گزارش کامل
report progarm generator U تولیدبرنامه گزارش
report progarm generator U مولدبرنامه گزارش
report progarm generator U زبان ار- پی- جی
report program U برنامه گزارش
program generator U تولیدکننده برنامه
program generator U برنامه ساز
generator program U برنامه مولد
program generator U برنامه زا
program generator U مولد برنامه
report U گزارش
report U صدا
report U انتشار
report U شهرت
the report goes U چنین گویند
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U خبر
report U گزارش دادن به
report U معرفی کردن خود
report U خبردادن
report U اطلاع دادن
report U شایعه
report U گزارش دیدبانی
report U گزارش دادن
report U صدای شلیک
report U گواهی
report U مدرک
snap report U گزارش فوری یا انی
shelling report U گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
self report inventories U پرسشنامههای خودسنجی
neither report was correct U هیچیک از ان دو گزارش درست نبود
school report U گزارش اموزشگاه
schedule report U گزارش زمانبندی شده
command report U گزارش فرماندهی
report writer U نویسنده گزارش
feeder report U گزارشات بعدی
mortar report U گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
management report U گزارش مدیریت
technical report U گزارش فنی
fitness report U تعرفه خدمتی
interim report U گزارش پیشرفت کار
survey report U گزارش بازرسی
submit a report U گزارش دادن
subemit a report U گزارش دادن
internal report U گزارش داخلی
fitness report U گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
status report U گزارش وضعیت
spot report U گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
final report U گزارش نهایی
situation report U گزارش وضعیت
report writer U گزارش نویسی
feeder report U گزارشات تکمیلی
periodic report U گزارش دورهای
flash report U گزارش برق اسا
report file U فایل گزارش
detailed report U گزارش مشروح
report generation U گهارش زایی
departure report U گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
demand report U گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
report generation U تولید گزارش
contact report U گزارش اخذ تماس
contact report U گزارش تماس با هواپیمای دشمن
readiness to report U امادگی برای پاسخ دادن
readiness to report U حاضر جوابی
evaluation report U گزارش ارزیابی وضعیت
error report U گزارش خطا
progress report U گزارش پیشرفت کار
of good report U نیک نام
draft report U گزارش نیمه نهایی
docking report U گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
report of survey U گزارش تحقیقات یا بررسیها
docking report U گزارش تعمیر ناو
flash report U گزارش انی
critic report U گزارش نتیجه جلسه انتقاد
quarterly report U گزارش سه ماهه
press report U گزارش خبری
hot report U اطلاعات مهم کسب شده از روی تفسیرعکس هوایی
annual report U گزارش سالیانه
annual report U گزارش سالانه
to report to the police U خود را به پلیس معرفی کردن [بخاطر خلافی]
an incomprehensive report U گزارش کوتاه
amplifying report U گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
hot report U گزارش مهم
action report U گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
to report [to a body] U گزارش دادن [به اداره ای]
report cards U کارنامه
report card U کارنامه
to draw up a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
i saw the report in the rough U من پیش نویس این گزارش رادیدم
to write up a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
to report for duty U برای کار حاضر شدن وخود رامعرفی کردن
to report oneself U حاضر شدن وخود را معرفی کردن
to write out a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
viva report U گزارش شفاهی
this report is incredible U این گزارش را نمیتوان باورکرد
to make out a report U به تفصیل نوشتن گزارشی
aircraft accident report U گزارش سانحه هوایی
periodic intelligence report U گزارش نوبهای اطلاعاتی
daily progress report U گزارش روزانه پیشرفت کار
report tothe director U خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
a true and accurate report U گزارشی درست و دقیق
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
weekly progress report U گزارش هفتگی کار
project technical report U گزارش فنی طرح
project technical report U گزارش فنی پروژه
The details of the report were verified by the police. U جزییات گزارش توسط پلیس تصدیق وتأیید شد
practical extraction and report language U برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
practical extraction and report language U زبان برنامه نویسی مفسر
to report somebody [to the police] for breach of the peace U از کسی به خاطر مزاحمت راه انداختن [به پلیس] شکایت کردن
generator U دینام موسس
generator U ژنراتور
generator U دستگاه مولد برق
generator U مولد برق
generator U دینام ژنراتور
generator U زایاد
generator U مولد
generator U زاینده
generator U وسیله تولید الکتریسیته
generator U ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
generator U دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generator U مولد برق دینام اتومبیل
ignition generator U دینام ماشین
macro generator U درشت زا
line generator U مولد خط
impluse generator U مولد ضربهای
pattern generator U مولد تعمیر کار
impluse generator U مولد فشارضربهای
induction generator U مولد القایی
interference generator U مولد پارازیت
turbo generator U توربو ژنراتور
inductor generator U مولد با القاگر
induction generator U مولد القائی
macro generator U مولد ماکرو
magneto generator U مگنت- دینام
noise generator U خش زا
neutron generator U مولد نوترون
induction generator U ژنراتور القائی
homopolar generator U مولد همقطب
multiphase generator U مولد چند فازه
motor generator U موتور ژنراتور
motor generator U مبدل
motoring of generator U موتور کردن مولد
measuring generator U مولد سنجش
magneto generator U اندوکتور مغناطیسی
magneto generator U میگر
number generator U شماره زا
polyphase generator U تناوب گر چندفازی
static generator U مولد برق ساکن
steam generator U بخارزا
steam generator U دیگ بخار
sweep generator U مولد روبنده
synchronous generator U مولد همزمان
synchronous generator U ژنراتور سنکرون
system generator U مولد سیستم
third brush generator U دینام با زغال اضافی
three phase generator U تناوب گر سه فاز
three phase generator U مولد سه فازه
three phase generator U مولد سه فاز
three wire generator U دینام سه سیمی
two phase generator U تناوب گر دو فازی
video generator U مولد تصویر
welding generator U مولد جوش
welding generator U مولد جوشکاری
wind generator U مولد بادی
starter/generator U استارتر ژنراتور
sort generator U برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
pulse generator U تپش زا
pulse generator U مولد تپش
racing of generator U دور برداشتن مولد
relaxation generator U مولد رلاکسیون
two phase generator U ژنراتور دو فاز
sawthoot generator U مولد دندانه ارهای
screen generator U مولد صفحه
screen generator U مولد صفحه نمایش
series generator U مولد زنجیری
series generator U ژنراتور سری
shunt generator U مولد شنتی
shunt generator U ژنراتور شنت
shunt generator U مولد شنت
signal generator U علامت زا
signal generator U پیام ساز
signal generator U سیگنال ژنراتور
signal generator U سیگنال مولد
generator unit U بخشژنراتور
function generator U مولد تابع
generator efficiency U بازده مولد
frequency generator U بسامد زا
electrostatic generator U مولد الکتروستاتیکی
differential generator U مولد تفاضلی
dot generator U مولد خال گذار
electric generator U مولد الکتریسیته
character generator U دخشه زا
electrolytic generator U دینام الکترولیز
Recent search history Forum search
1A program is the ordered set of instructions to solve a particular problem.
1An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
1برنامه ریزی این کار‌ چگونه است؟
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
0see pathologic report
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com